آیا شنیده اید؟ کاشی لوزی بهترین شرط شما برای رشد است
از ورودی اصلی مسجد وارد هشتی میشویم که با یک پیچ ۹۰ درجه در سمت چپ به راهرویی میرسد که به حیاط مسجد وصل میشود این هشتی با آجر ساخته شده و تنها به قرینه در ورودی تابلوی از کاشی نصب گردید که در پایین این تابلو شعر معروف سعدی و نام معماران آماده است. راجر پنروز، بین سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ میلادی، کاشیکاری پنروز را توسعه داد که الگویی مرتبط با نسبت طلایی است، هم از نظر نسبت مساحتهای دو کاشی لوزی شکل آن و همچنین از نظر فراوانی نسبیشان در الگو. نسبت طلایی در تحلیل تناسب اشیاء طبیعی و همچنین سامانههای مصنوعی ساخت انسان چون بازارهای مالی، و در برخی موارد برازش با دادههای مشکوک نیز به کار گرفته شدهاست. گویا اولین بار، آن را برای ساختن شهرهایی در بینالنهرین و درهٔ سند در پاکستان به کار بردهاند. ابوکامل (حدود ۸۵۰ تا ۹۳۰ میلادی) این نسبت را جهت محاسبات هندسی پنجضلعیها و دهضلعیها به کار برد؛ نوشتجات او الهامبخش فیبوناچی بود (لئوناردو از پیزا) (در حدود ۱۱۷۰ تا ۱۲۵۰)، که از این نسبت در مسائل هندسی مرتبط با آن استفاده نمود، گرچه که هیچگاه بین آنها و دنباله عددی که اکنون به نام خودش معروفاند، ارتباطی ایجاد نکرد.
ریاضیدانان قرن ۱۶م میلادی چون رافائل بومیلی، برخی از مسائل هندسی را با کمک این نسب حل نمودند. ریاضیدانان از زمان اقلیدس به مطالعه خواص نسبت طلایی پرداختهاند، خواصی چون ظاهر آن در ابعاد یک پنجضلعی و در مثلث طلایی که میتوان آن را به یک مربع و مستطیل کوچکتری با همان نسبت ابعادی برش داد. فرهنگ اسلامی در مغرب در دورهٔ حکومت ابوالحسن علی بن عثمان و ابوعنان فارس از سلاطین مرینی به شکوفایی زیادی رسید و شاهد حضور دانشمندان و ادیبانی چون ابن خلدون و ابن خطیب در دربار آنها بود که هر دو معاصر ابن بطوطه بودند. وی از معدود دانشمندان علم تراجم است که از نظر تخصص و احاطه تمام و آگاهی کامل بر احوال راویان حدیث و اعلام و علمای اسلام، به سرحد کمال رسیده بود. این صفحه آخرینبار در ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۵ ساعت ۰۷:۵۴ ویرایش شده است. او در این زمینه، مجتهدی بزرگ بود. دنیس مکایون معتقد است دستخط باب در تنصیص میرزا یحیی و تعیین جایگاه او کاشی طرح پارکت نیز موجود است. شمارهٔ ۵۹۶ تصویری دارد که احتمالاً متعلق به صنیعالملک است و در شمارهٔ ۵۹۹ روزنامهٔ دولتی بهتاریخ ۲۲ شوال ۱۲۸۳ ه.ق، تصویری از شاهزاده کیومرث میرزا چاپ شد که آخرین اثر چاپشده از صنیعالملک در این روزنامه است.
کتاب اسطورهٔ صبا (سیری در زندگی و آثار ابوالحسن صبا) به کوشش علی دهباشی در سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات سخن به چاپ رسید. اولین تخمین در مبنای ده از معکوس نسبت طلایی، در سال ۱۵۹۷ میلادی توسط مایکل مستلین از دانشگاه توبینگن، در قالب نامهای به دانشآموز گذشتهٔ خود به نام کپلر، به صورت «حدوداً ۰٫۶۱۸۰۳۴۰» بیان شد. ریاضیدانان قرن ۱۸م میلادی به نامهای ابراهام دو مواور، دانیل برنولی، و لئونارد اویلر از فرمولی بر مبنای نسبت طلایی استفاده نمودند که مقدار عدد فیبوناچی را بر پایه موقعیتش در دنباله بهدست میآورد؛ در ۱۸۴۳ میلادی، این حقیقت توسط جکوئس فیلیپ ماری بینت، مجدداً کشف شد و از همین رو این فرمول به «فرمول بینت» (Binet's Formula) معروف شد. در همان سال، کپلر به مستلین از مثلث کپلر نامه نوشت و در آن نسبت طلایی را با قضیه فیثاغورس ترکیب نمود. لئوناردو داوینچی، که کتاب مذکور را تصویر آرایی نمود، از این نسبت، sectio aurea (به معنی «مقطع طلایی») یاد نمود. مارتین اهم، اولین کسی بود که از اصطلاح آلمانی goldener Schnitt (به معنی «مقطع طلایی») جهت توصیف این نسبت در ۱۸۳۵ میلادی استفاده نمود. لئوناردو دا وینچی اولین کسی بود که نسبت دقیق استخوانهای انسان را اندازهگیری نمود و ثابت کرد که این تناسبات با ضریب عدد طلایی هستند.
و عدد طلایی (Golden Number). براساس یک روایت، ریاضیدان قرن پنج پیش از میلاد به نام هیپاسوس کشف نمود که نسبت طلایی نه یک عدد صحیح است و نه گویا (بلکه یک عدد گنگ است)، این امر موجب شگفتی فیثاغورسیان گشت. اینگونه کاربردها اغلب به فرم مستطیل طلایی ظاهر شده که در آن نسبت طول بزرگتر به کوچکتر برابر با نسبت طلایی است. نسبت طلایی در برخی از الگوهای طبیعی شامل آرایش مارپیچگونهٔ برگها و سایر اجزای گیاهان نیز پدیدار میگردد. یاقوت به کاسههای سبز رنگ قشنگ آنجا که به سایر بلاد صادر میگردید اشاره نموده است. تکنولوژی SRX جلوگیری از لغزش است. کتاب سلطنت ژوستینیان یکی از منابع مهم و دست اول از جهت آگاهی از اوضاع تاریخی ساسانیان بهشمار میرود، زیرا همانطور که خود مؤلف اظهار داشته، وی به مجموعه سالنامههای رسمی و بایگانی سلطنتی ساسانیان دسترسی داشتهاست. لوکا پاچیولی کتاب خود را با نام در باب تناسب الهی (۱۵۰۹ میلادی) را بر اساس همین نسبت نامگذاری نمود، این کتاب خواص این نسبت همچون ظهور آن در برخی از اجسام افلاطونی را نیز در بر میگرفت.